مردی که کابوس موساد بود+ عکس
تاریخ انتشار: ۲۷ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۹۱۸۱۷۴
کابوس موساد بود. «غسان» را میگویم. هر کجای دنیا که میرفت نقشه خونآلود فلسطین را مثل بادبادکِ یک پسربچهی سربههوا، دنبال خودش میکشید.
به گزارش مشرق، کابوس موساد بود. «غسان» را میگویم. هر کجای دنیا که میرفت نقشهی خونآلود فلسطین را مثل بادبادکِ یک پسربچهی سربههوا، دنبال خودش میکشید. انگار که تکه به تکهی خاک وطن و خون برادران و خواهرانش را به کلماتش سنجاق کرده بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
عاصیشان کرد. نمیدانستند چطور دست به سرش کنند وقتی دست از سرشان برنمیداشت. آنها میخواستند بی سر و صدا فلسطین را ببلعند و او با قیل و قالِ قلم، تکه پارههای وطنش را از میان دندانهایشان بیرون میکشید و زخمهایش را رو به آسمان میگرفت تا خدا ببیند. اما بالاخره روز موعود رسید و غسان به خاک و خون کشیده شد. و درست از همانجا بود که بیمهابا در تمام باغهای استعمارزدهی جهان، ریشه زد؛ از هشتم ژوئیهی ۱۹۷۲، در بیروت!
پسر همان پدر
اسم کاملش «غسان فیض کنفانی» بود. به همان عادت مرسوم عربها که نام پدر باید به همراه نام فرزند بیاید. یک نوع حس مسئولیت و تعهد به ادامهی راهِ آبا و اجدادی و یا شاید هم نشانی برای تعلق. پدر غسان، آقای فیض، وکیل بود. و زمانی که سومین فرزندش، یعنی غسان در سال ۱۹۳۶ به دنیا آمد، فلسطین کم کم داشت توسط بریتانیاییها اشغال میشد تا در روزهایی نزدیک، به اسرائیلیها هدیه داده شود!
آقای فیض هنوز از شیرینیهای لبخند غسان در آغوش زندگی، سیر نشده بود که به «جنبش ملی بر ضد اشغال بریتانیا» پیوست. او نمیتوانست ببیند خاکی که هنوز سومین فرزندش بر روی آن راه رفتن را یاد نگرفته، با پوتینهای استعمارگران لگدمال میشود. خاک شهرش «عَکا» برایش حرمت داشت و عزیز بود اما در سال ۱۹۴۸، در آن سال نکبت که سایهی شوم صهیون بر سر شاخههای زیتون نشست، غسانِ دوازده ساله و کنفانیها تبعید شدند و شاید بهتر باشد بگویم آواره.
یادگاری به نام کلید
فلسطینیها از سرزمینشان رانده شدند. بیآنکه فرصت وداع با «قدس» مقدس را پیدا کنند. خانههایشان را با تمام خندهها و خاطرات خانوادگیشان جای گذاشتند و تنها کلیدها را با خودشان به یادگار بردند. درها را قفل کردند و بر قفلها بوسه زدند و گفتند: «سَنعود» اما هیچ وقت اجازهی بازگشت به وطنشان را نگرفتند.
تمام خانهها غصب شد. تمام آرزوها. تمام آلبومهای عکسی که خانواده داشت. و غسان در حالی که رد چشمهایش هنوز پی قدس بود با خانوادهاش به لبنان و بعد از آن دمشق رفت. این شهرها و جغرافیاها نزدیکترین نقطه به وطنی بود که هنوز با تمام جان و دلش آن را دوست داشت اما میگفتند دیگر نباید داشته باشیاش و او این حرف زور را نمیپذیرفت و تنها، صبوری میکرد.
شاگرد چایخانه
همه چیز آشفته بود؛ زندگی، در، دیوار و حتی پنجرهها. کنفانیها فقیر شدند. جنگزدگانی بودند که دیگر دستشان به دهنشان نمیرسید اما غسان، نوجوانی نبود که صدقه بپذیرد و شاگرد چایخانهای در دمشق شد. میخواست از خانوادهاش حمایت کند و بعد از آن از وطنش. شبها درس میخواند و روزها جلوی مردانی که از ظلم اسرائیلیها مینالیدند چای میگذاشت و با خودش میگفت: «من چگونه میتوانم به خانهای برگردم که مردانش آواره شدهاند؟!»
اما دست تقدیر، غسان را در شانزده سالگی، معلم «مدارس آژانس پناهندگان سازمان ملل» کرد تا مردانی جنگجو را برای بازپسگیری وطنش تربیت کند. او درس میداد و در رشتهی ادبیات عربِ دانشگاه دمشق درس میخواند و هنوز سردرگم بود تا اینکه با «جورج حبش»، انقلابی فلسطینی، ملاقات کرد و تمام معادلاتِ سکوتش در آن سالهای نوجوانی و جوانی شکسته شد.
آقای سردبیر
اوایل دهه شصت بود که جورج، فکرهایی را که با غسان در میان گذاشته بود عملیاتی کرد و «جبهه مردمی برای آزادی فلسطین» را تاسیس کرد؛ یک سازمان انقلابی که شاخهی نظامیاش، منافع اسرائیل را با عملیات چریکی و بمباران اهداف غیرنظامی و همچنین هواپیماربایی هدف قرار میداد. آرامش غصبی اسرائیلیها به هم ریخته بود و همانقدر که فلسطین را با بیرون راندن صاحبانش برای خودشان امن کرده بودند حالا برایشان ناامن شده بود.
و غسانِ جوان، از خواب بیدار شده بود و راه بازگشت به وطن را پیدا کرده بود. فهمیده بود که باید فریاد بزند تا صدای مظلومیتشان را به گوشهای کَرِ جهان برسانَد و یاد گرفته بود که قدرت فریاد او، قلم است و کلمه. غسان، خوشحال بود و پیشنهاد جورج حبش را پذیرفت. «چه چیزی بهتر از حرف زدن و نوشتن برای وطن؟» و با تمام تن و روحش، سخنگوی این گروه و سردبیر هفته نامه آن، یعنی «الهدف» شد.
جادوی کلمه
غسان مینوشت و در کنفرانسهای خبری با قاطعیت به سوالهای خبرنگاران غربی جواب میداد. در چشمهای روشنش، نور بود و امید، ایمان بود و مبارزه، و استقامت بود و جرأت برای بازپسگیری وطن. دیگر روزگار ترس و سکوت تمام شده بود. غسان با قلمش به همه روح مقاومت بخشیده بود و حرفهایش را روی کاغذها و دیوارها و حتی در نامههای عاشقانه مینوشتند و دست به دست میشد: «خلقت أکتاف الرجال لحمل البنادق؛ فإما عُظماء فوق الأرض، أو عِظاماً فی جوفها.» «تسقط الأجساد لا الفِکرة» و «إحذروا الموت الطبیعی، و لا تموتوا إلا بین زخات الرصاص.»
حرفهای غسان این بود: «شانههای مردان برای حمل اسلحهها آفریده شدهاند؛ بنابراین این استخوانها یا زنده میمانند و پس از جنگ، بزرگانی بر روی زمین میشوند، و یا میمیرند و به دل زمین میروند.» «بدنها سقوط میکند (کشته میشود، میمیرد، از بین میرود) اما اندیشهها هرگز!» و «از مرگ طبیعی بر حذر باشید، و نمیرید جز در میان بارانِ گلولهها!»
ملاقات با آنی هوور
رویای غسان، فلسطین بود. اما ظلم مجبورش میکرد که برای فریاد زدن، هر روز در یک نقطه از جهان بایستد. سال ۱۹۶۰ بود که برای مدت کوتاهی به «کویت» نقل مکان کرد و همانجا با «آنی هووِر»، فعال دانمارکی، که در خاورمیانه بود تا درباره مبارزات فلسطینیان بیشتر بداند، ملاقات کرد.
در واقع، روح حقیقتجوی هر دوی آنها بود که به هم پیوندشان داد. و غسان و آنی در سال ۱۹۶۱ ازدواج کردند و صاحب دو فرزند، یک پسر به نام «فایز» و یک دختر به نام «لیلا» شدند. آنی هوور در کتابی که سالها بعد برای غسان نوشت و نامش «به کنفانی، شوهرم، معلم من» بود، اینطور از آن روزها مینویسد و میگوید: «بیش از ده سال پیش برای مطالعهی مشکل فلسطین به لبنان آمدم. فلسطین را در تو یافتم - سرزمین و مردمش - و با ازدواجمان بخشی از فلسطین شدم.»
مذاکره بین گردن و شمشیر
غسان حالا پدر شده بود؛ پدری که میخواست فرزندانش هوای وطن را نفس بکشند و مُشت در خاک آبا و اجدادی گره بزنند. حال و روز عجیبی پیدا کرده بود. نمیخوابید. روزی ششصد صفحه مطالعه میکرد. مینوشت. جواب میداد. مطالبه میکرد و بخش زیادی از روزش صرف مصاحبه با خبرنگارانی میشد که تلاش میکردند خاک فلسطین را حق مسلم اسرائیل نشان بدهند. غسان هنوز جوان بود اما ظلم پیرش کرده بود. دیگر در خودش بند نمیشد. روحش در قلمش حلول کرده بود و قلمش تمام مرزها را درنوردیده بود. او، فلسطین بود و فلسطین، تمامیتِ او.
نمیتوانست بپذیرد که از او مذاکره با کسانی را بخواهند که وطن را با زور از دستان پدر و مادر و هموطنانش بیرون کشیده بودند. نمیتوانست بپذیرد که بر سر خاک وطن معامله کند، و وقتی که «ریچارد کارلتون» در مصاحبهای به او گفت: «چرا تشکیلات شما پذیرای مذاکرات صلح با اسرائیلیها نمیشود؟»
گفت: «مقصود شما دقیقا مذاکرات صلح نیست. مقصودتان کاپیتولاسیون، واگذاری و تسلیم است.» کارلتون با خونسردی دوباره پرسید: «چرا مذاکره نمیکنید؟» غسان گفت: «با که مذاکره کنیم؟» کارلتون با اطمینان گفت: «رهبران اسرائیلی» و غسان با قاطعیت جواب داد: «این یک جور گفتوگو میان شمشیر است و گردن، مقصودتان همین است؟»
پایانی برای کلمه نیست
دو سال بعد از این مصاحبه، یعنی در ژوئیهی ۱۹۷۲، روز موعود فرا رسید. غسان برای گلوله آماده بود. میدانست که یا به فلسطین برمیگردد یا جانش را برای آن میدهد. میدانست که مرگ در راه هدف یعنی جاودانگی. و جهان نیز فهمیده بود که نام این جوانمرد، سزاوارِ مرگِ در بستر نیست.
هشتم ژوئیهی ۱۹۷۲ بود؛ در بیروت. و غسان آماده میشد تا هزارباره و با کلماتش، هیمنهی غاصبان خاکها را در هم بشکند اما موساد پایان قصهی سراسر رنج و عشق و امید و انتظار و مقاومتِ غسان را در تکه تکه کردنِ تنش دید.
غسان و خواهرزادهاش «لمیس» سوار ماشین شدند. غسان سوییچ را چرخاند و خودرو منفجر شد. ساعاتی بعد موساد این حمله تروریستی را به عهده گرفت و «گولدا مایر»، نخست وزیر وقت رژیم اشغالگر گفت: «امروز از شر یک لشکر فکریِ مسلح خلاص شدیم!»
و این، تمام تلاش اسرائیلیها برای پایان کلمه بود اما آیا نمیدانستند که غسان چون بذریست که در تمام دلهای مبارز و حقیقتجو کاشته میشود و کلماتش جانیست که بر تمام دیوارهای شهر دمیده میشود؟ آیا نمیدانستند که میراث او برای تاریخ، کلمه است و کلمه، میراثیست که از بین نخواهد رفت؟ به قول محمود درویش: «غسان چه در بهشت باشد و چه در جهنم، حتما اهالی آنجا را هم با فلسطین درگیر خواهد کرد.» و مطمئنم آنها حتی این را هم نمیدانستند.
منبع: فارسمنبع: مشرق
کلیدواژه: تحلیل روز طوفان الاقصی قیمت موساد مقاومت فلسطین قلم آزادی قدس عملیات طوفان الاقصی فلسطین بیروت اسرائیل اسراییل لبنان خودرو قیمت های روز در یک نگاه حوادث سلامت اسرائیلی ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۹۱۸۱۷۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تقلای جنایتکاران جنگی برای رهایی از کابوس بازداشت
خبرگزاری مهر، گروه بین الملل: همزمان با خیزش دانشجویان آمریکایی و اروپایی علیه نسلکشی تلآویو در غزه و موج تظاهرات صهیونیستها علیه سیاستهای تهاجمی نتانیاهو در فلسطین اشغالی، گزارشها از احتمال صدور قریبالوقوع حکم بازداشت سران صهیونیستی در دادگاه کیفری بینالمللی در لاهه حکایت دارند؛ امری که به نوشته رسانههای صهیونیستی نگرانی جدی نتانیاهو از صدور چنین حکمی را برانگیخته است.
واکنش اخیر دیوان کیفری بینالمللی مبنی بر عدم لزوم پاسخگویی این نهاد به گمانه زنی رسانهها در این خصوص، از نگاه ناظران اتفاقا به معنی صحت گمانهزنیهای رسانهای در این مورد است. رسانههای عبری زبان پیش از این فاش کرده بودند که دیوان بینالمللی کیفری در حال آمادهشدن برای صدور حکم بازداشت «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر، «یوآف گالانت» وزیر جنگ و «هرتزی هالیوی» رئیس ستاد ارتش صهیونیستی است.
این در حالی است که روزنامه «یدیعوت آحارنوت» به نقل از یک مقام صهیونیستی از احتمال صدور «مخفیانه» چنین رایی در دادگاه خبر داده؛ مسالهای که ممکن است مقامات صهیونیستی تنها پس از سفر به خارج از اراضی اشغالی از آن مطلع شوند. این همان چیزی است که لرزه بر اندام رهبران تلآویو میاندازد.
ایجاد بحران انسانی و نقض حقوق بشر غیر نظامیان در غزه، عدم پایبندی به قوانین بین المللی و نقض آشکار کنوانسیون چهارم ژنو از سوی مقامهای تلآویو، احتمال صدور حکم بازداشت علیه رهبران بلندپایه امنیتی و سیاسی تلآویو را افزایش میدهد.
موافقت دیوان بینالمللی دادگستری با بررسی شکایت دولت آفریقای جنوبی مبنی بر نسلکشی این رژیم در غزه، یکی از بیسابقهترین وضعیتِ صهیونیستها در مجامع بینالمللی بود. در ژانویه سال جاری بود که دیوان با میدانداری آفریقای جنوبی به نوعی علیه رژیم صهیونیستی دستور موقت صادر کرد و در این راه نتانیاهو و تیم وی محکوم شدند. از دید ناظران، این بار اگر این حکم علیه نتانیاهو صادر شود، بدون شک میتواند اهرم فشار علیه تلآویو به حساب بیاید و در نهایت نخست وزیر رژیم را به حاشیه براند.
بر اساس نتایج یک نظرسنجی که اخیرا انجام شده و شبکه ۱۲ تلویزیون رژیم صهیونیستی منتشر کرده، بیش از نیمی از صهیونیستها (بالغ بر ۵۸ درصد از آنها) معتقدند که بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی باید فوراً استعفا بدهد. همچنین ۵۴ درصد از شرکت کنندگان این نظرسنجی خواستار برگزاری انتخابات زود هنگام شدهاند.
هزینههای حکم قرار تعقیب برای نتانیاهو و همدستانش در جنگ غزه
در صورت صدور قرار بازداشت بین المللی علیه سران رژیم، همه کشورهای عضو دادگاه لاهه ملزم هستند که افراد محکوم را در صورت ورود به خاک خود دستگیر کرده و آنها را به دادگاه لاهه تحویل دهند. رژیم صهیونیستی عضو دادگاه لاهه نیست و اختیارات این دادگاه را به رسمیت نمیشناسد، با این حال ۱۲۳ کشور امضا کننده اساسنامه رم و اعضای دادگاه لاهه میتوانند دستور بازداشت مقامات اسرائیلی را اجرا کنند.
«متان گوتمان» استاد حقوق بینالملل در دانشگاه «رایشمن» بر این باور است که در صورت صدور حکم بازداشت علیه نتانیاهو او رسماً در فهرست ظالمان و جنایتکارانی قرار میگیرد که پیشتر این دستور علیه آنها صادر شده بود. در نتیجه همین احساس خطر است که «یســرائیل کاتز» وزیر خارجه رژیم صهیونیستی در واکنش به خبر احتمال صدور حکم بازداشت خود و همکارانش گفته است: «در صورت لزوم از کشور [اراضی اشغالی] خارج نخواهیم شد».
اما این همه ماجرا نیست. به نوشته روزنامه هاآرتص، کارشناسان صهیونیست در زمینه حقوق بینالملل هشدار میدهند که صدور حکم بازداشت ممکن است با تحریمهای جدی از جمله تحریم صادرات سلاح و کالا برای تلآویو و همچنین سایر تحریمهای اقتصادی همراه باشد. ضمن اینکه فارغ از صدور یا عدم صدور این حکم، صرف اتخاذ همین تصمیم در کنار سایر تحولات جهان و واکنش افکار عمومی به جنایات رژیم صهیونیستی در نوار غزه بیانگر یک فشار علیه رژیم و یک بیداری بیسابقه در سطح جهانی است.
نتانیاهو از نظر همه محکوم است
کارشناسان صهیونیست در زمینه حقوق بینالملل کابینه نتانیاهو و نهادهای قضایی رژیم را مسئول مخمصهای میدانند که تلآویو اکنون در آن گرفتار شده است. به اذعان آنها، کابینه نتانیاهو هیچ اقدامی برای مقابله با وزرا و مقاماتی که مرتکب جنایات جنگی شدهاند انجام نداده است.
«میخائیل سفراد» مشاور قضایی صهیونیست در این زمینه به روزنامه هاآرتص گفت: شواهدی وجود دارد که نشان میدهد نهادهای رسمی قضایی به ارتش چراغ سبز نشان دادند تا عملیات بمباران غزه را آغاز کند. نهاد قضایی درخواستهای مکرر سازمانهای مختلف درباره جلوگیری از ارتکاب جنایات جنگی علیه فلسطینیها را نادیده گرفته؛ این بدان معناست که مجوز لازم را جهت ارتکاب جنایت جنگی در غزه صادر کرده است.
«الیاب لیبلیخ» استاد حقوق بینالملل در دانشگاه تلآویو هم معتقد است ویرانی عظیمی که صهیونیستها در غزه به وجود آوردند، دادگاههای بینالمللی را به این نتیجه رسانده که تلآویو عامدانه قصد کشتار غیرنظامیان فلسطینی، اخراج آنها از نوار غزه و گرسنگی دادن به آنها را داشته و برای نسل کشی برنامهریزی کرده بود.
فشارهای فزاینده داخلی و خارجی
همزمان با فشارهای ناشی از ترس مقامهای صهیونیستی از حکم احتمالی لاهه، فشارها بر کابینه جنگ رژیم صهیونیستی در سطح داخلی، منطقهای و بینالمللی در حال افزایش است. نتانیاهو اما برای فرار از عواقب شکست در عملیات طوفان الاقصی به ادامه جنگ فرسایشی غزه اصرار دارد.
فشارهای داخلی بر نتانیاهو برای موافقت با توافق مبادله اسرا، از سوی صهیونیستها به ویژه خانواده اسرارو به افزایش است. میان تمام ارکان جامعه صهیونیستی اتفاق نظر وسیعی در رابطه با امضای این توافق وجود دارد. شنبه این هفته هم هزاران صهیونیست در نقاط مختلف فلسطین اشغالی در اعتراض به سیاستهای نتانیاهو دست به تظاهرات زده و خواهان امضای فوری توافق آزادی اسرا و برگزاری انتخابات زودرس شدند.
در سطح داخلی تنشهای زیادی میان سران سیاسی و نظامی کابینه راست افراطی نتانیاهو وجود دارد و آنها نمیتوانند درباره پاسخ به پیشنهاد اخیر مصر در مذاکرات آتشبس غزه تصمیم واحدی بگیرند.
اعضای کابینه جنگ و نهاد نظامی، پیشنهادهای جدید مصر را آخرین فرصت برای بازگرداندن اسرا از غزه قبل از انجام هرگونه عملیات در رفح میدانند. وزرای فاشیست کابینه رژیم چون «بتسلئیل اسموتریچ» هم نتانیاهو را تهدید و اعلام کردهاند که پذیرش آتش بس به معنای شکست رژیم است.
در این میان، رسانههای صهیونیستی هم به نتانیاهو میتازند. نتانیاهو در روزنامه هاآرتص به «استاد شکست در عرصههای مختلف» توصیف شده، همانطور که رئیس ستاد ارتش او به «شکستخوردهترین رئیس ستاد ارتش رژیم» توصیف شده است. به نوشته این روزنامه، پس از این روزهای طولانی نبرد، اولویت دولت باید بازگشت اسرای صهیونیستی از غزه باشد، حتی به قیمت آتشبس، یا آزادی هزاران اسیر فلسطینی.
در سطح منطقه هم شاهد تحرکاتی برای برقراری آتش بس در نوار غزه هستیم. ملتهای منطقه از کشورهای عربی تا ترکیه همگی خواهان آتش بس در غزه هستند. ابتدای همین هفته بود که عربستان سعودی میزبان نشستهایی با حضور شخصیتها و مقامات کشورهای عربی با هدف تقویت تلاشها و فشارها برای پایان جنگ غزه بود.
در این گیرودار باید توجه داشت که خیزش اخیر دانشجویان آمریکایی و تسری اعتراضات به نسل کشی صهیونیستها در غزه به کشورهای اروپایی، کشورهای اسکاندیناوی و حتی ژاپن و ... هم فشارهای بینالمللی را بر تلآورو افزایش داده است.
تکاپو برای تغییر رای دادگاه لاهه
نگرانی از صدور قرار تعقیب از سوی لاهه و ممانعت از چنین حکمی، نتانیاهو را دست به دامان رئیسجمهوری آمریکا و مقامهای اروپایی کرده است؛ تلاشهایی که طرف آمریکایی را هم به تکاپو واداشته است.
پایگاه خبری «آکسیوس» به نقل از منابع مطلع گزارش داده که اعضای کنگره ایالات متحده، دیوان کیفری بین المللی را تهدید کردهاند که از صدور قرار بازداشت برای مقامهای صهیونیستی خودداری کند، در غیر این صورت با واکنش آمریکا مواجه میشود.
به نوشته روزنامه عبری «هاآرتص» همچنین وزارت دادگستری رژیم صهیونیستی برای متقاعد کردن دادگاه لاهه به عدم صدور حکم بازداشت مقامات تل آویو تلاش میکند. نتانیاهو هم برای لغو یا به تعویق انداختن چنین حکمی، نمایندگان کشورهای امضا کننده منشور دادگاه لاهه را تحت فشار قرار میدهد.
سایت عبری زبان «معاریو» در این ارتباط نوشت: اگر آمریکا تلاش کند می تواند نتانیاهو را نجات دهد. یک منبع دیپلماتیک صهیونیستی به جروزالم پست گفته است که دادگاه بین المللی کیفری لاهه نمی تواند بدون حمایت آشــکار یا پنهان آمریکا علیه نتانیاهو گام بردارد. «مایک جانســون» رئیس مجلــس نمایندگان آمریکا هم، حمایت خود را از رژیم صهیونیستی اعلام کرده و از لاهه خواسته اقدامات خود را علیه نتانیاهو متوقف کند.
کد خبر 6094027